Friday, September 14, 2007

پست مدرنیسم، گذری و نظری - احسان یار شاطر

براي کساني که هنوز به نظمي و منطقي درکار دانش معتقدند و خرد را راهنمايِ درستِ انديشه آدمي مي شمارند هرج و مرجي که در چند دهه گذشته گاه در هنر و نقد ادبي و تاريخ نگاري و فلسفه و برخي رشته هاي دانش مانند مردم شناسي پيش آمده، و غالباً به عنوان انديشه پيشرو قلمداد مي شود، مايه شگفتي است. دراين موارد گويي حدّ و بند را از دست و پاي هنرمند و شاعر و فرضيه ساز و نظريه پرداز برداشته اند و نوعي «خان خاني» در عالم انديشه و هنر رواج گرفته و «مُد» روز شده. پريشيدگي غالباً زير عنوان «ساختار شکني» (deconstructionism) و يا عنوان مبهم و کِش دار «پست مدرنيسم» صورت مي گيرد. به نظر مي رسد که پايبندي به خرد و لوازمي و حدودي که خرد براي انديشه معين مي کند عده اي را خسته کرده است. مانند کودکي که آرزومند رهايي از دستورهاي الزام آور پدر است اينان نيز در پي آنند که مفّري بجويند و به اِبرازِ افکاري که به مدد عاطفه در ذهن آنان شکل مي پذيرد، بي تصرف خرد و هشدار عقل، راه بدهند و آنگاه اين عنان گسيختگي را با فرضيه هاي مشکوک توجيه کنند.امثال فوکو (Michel Foucault) ودريدا ((Jacques Derrida)، که اين پريشيدگي و گريز ازعقل را با نوشته هاي تکلف آميز و لفظ پردازي هاي خنک خود رواج داده اند، علمدار «پست مدرنيسم» بشمار مي آيند.
... تعريف «پست مدرنيسم» چندان آسان نيست، چون نظريه ايست التقاطي و بي ساختار، و برحسب رشته هاي دانش و هنر و افرادي که اين نام را بر نظريات خود مي گذارند تفاوت مي کند و به خصوص برحسب اين که از «مدرنيسم» چه اراده بکنيم متغير است
متن کامل

No comments: