Sunday, September 02, 2007

یادی از عمران صلاحی و چند شعر از اخوان ثالث

قلم عمران صلاحی در طنز چنان روان و کلام او چنان گرم و بیان او چنان گویاست که انگار موضوعی را که او در نوشته‌اش مطرح می‌کند؛ شکل دیگری نمی‌توانست مگر همین شکل و قالب که او برگزیده است. عمران صلاحی، البته نه فقط طنزپرداز، که در ضمن شاعری نوسرا و مطرح نیز بوده و هست.
قسمتی از شعر طنز صلاحی . متن کامل در این جا
راست گفتی، شعر من غمگین شده
چهره‌اش هم اندکی پرچین شده
روی دیواری اگر بینند چاک
خنده از روی لبش سازند پاک
روی شاخه گر بخندد یک انار
می‌کُنندش آب‌لمبو با فشار
گر بخندد لحظه‌ای کبک دری
می‌زنندش تا بیفتد یک‌وری
طنزگویان، خنده‌سازی می‌کنند
دیگران پرونده‌سازی می‌کنند
گر بخندی از ته دل قاه قاه
می کشاندت به سوی دادگاه
...............
چند شعر از اخوان ثالث
شعرهای :کتیبه ، روی جاده نمناک ،قصه شهر سنگستان ، زمستان، آواز کرک، پرنده ای در دوزخ ،کاوه یا اسکندر ،قاصدک و یک شعر منتشر نشده
متن کامل شعرها

No comments: